♱اَفکآرِمَن♱

گم شده در افکاری از جنس غم...✞

بی‌اهمیت

من متنفر شدن از آدما رو بلد نیستم و نبودم... فقط یهو برام بی اهمیت میشن، دیگه پیگیر کاراشون نمیشم، اهمیت نمیدم که کجا میرن... دیگه نگرانشون نمیشم! 

✦شبای‌مرگ✦

کی گفته آدما فقط یه بار میمیرن؟! 

یه شبایی هست که تا خرخره مردن رو حس میکنی، تک تک سلولات میمیرن، اما صبحش یه لبخند میزنی و هیچکس هیچ وقت نمیفهمه که شبش چندبار مردی:)... 

بهم بگو مامان:)!

حالم خوب نیست، مامان! بعضی اوقات حس میکنم که مناسب این دنیا نیستم! و نمیتونم با هیچ چیزش کنار بیام! با اینکه هرروز با تمام توانم تلاش می‌کنم! اما نمیتونم باهاش کنار بیام! چون... 

چون دارم درد میکشم... همیشه! 

و من خسته‌ام... خسته از درد کشیدن:) تهش قراره چی بشه مامان؟ 💔

♱بآرآن♱

بآز بآرآن بآ ترآنه

میخورد بر بآم خآنه

خآنه اَم کو؟ 

خآنه اَت کو؟ 

آن دل دیوآنه اَت کو؟ 

روزهآی کودکی کو؟ 

فصل خوب سآدگی کو؟

کودک شآد دیروز

غرق در غم‌هآی اِمروز

یآد بآرآن رفته اَز یآد

آرِزوهآ رَفتِه بَر بآد...:))

ولی وایب دوروز بارونی>>>>